جبار پیش از شهادت از همه همرزمان طلب حلالیت کرد اما تنها یک نفر را نیافت. او همان همرزمی بود که بر بالین شهادتش آمد تا آخرین بوسه وداع را از شهید دریافت کند. نوید شاهد ایلام ضمن معرفی شهید "جبار تاری" خاطره ای خواندنی از ایشان را برای علاقمندان منتشر می کند که در ادامه می خوانید.
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید جبار تاری فرزند اسماعیل اول فروردین ماه 1341در روستای چشمه باریک شهرستان  ملکشاهی دیده به جهان گشود وی که به دلیل کمبود امکانات و سختی زندگی تحصیلات خود را تنها تا مقطع ابتدایی  خوانده بود در کارهای کشاورزی و دامداری به  پدر کمک می کرد.

همزمان با آتش افروزی دشمنان نظام اسلامی ایران و جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه کشور ایران به عنوان سرباز به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در منطقه عملیاتی قلاویزان به نبرد با دشمنان پرداخت، سرانجام پنجم اسفند ماه 1365 بر اثر اصابت ترکش در منطقه قلاویزان به فیض عظیم شهادت نایل آمد و به دیدار حق شتافت تا در بهشت الهی سعادتمند شود.

مزار این شهید والامقام در جوار امامزاده گنبد پیرمحمد(ص) ملکشاهی قرار دارد.

همیشه ظرف غذای بچه ها را می شست و پوتین های آنها را واکس می زد!

خاطره ای کوتاه از شهید جبار تاری- راوی برادر شهید

برادر شهید می گوید: وقتی من سرباز بودم برادرم جبار خیلی برای رفتن به جبهه بی قراری می کرد و چند بار هم اقدام کرد اما به دلیل سن کم موفق نشد عازم میدان نبرد شود، تا به سن قانونی خدمت رسید و به جبهه قلاویزان مهران اعزام شد. همرزمان شهید می گفتند وی بسیار شجاع ،کاری و با محبت بود هم در میدان نبرد و هم در انجام کارهای شخصی همرزمان، همیشه ظرف غذای بچه ها را می شست و پوتین های آنها را واکس می زد، روز آخر به همه سنگرها سر زد و از همه خداحافظی کرد انگار می دانست می خواهد به آرزویش برسد.  یکی از بچه های هم سنگرش را ندیده بود که به دوستانش گفته بود از طرف من از وی حلالیت بطلبید و حیف شد ندیدمش. وقتی ترکش به بدنش اصابت کرد و به شدت زخمی شد لحظه آخر همان همرزمش که موفق به دیدارش نشده بود به بالینش آمد خوشحال شد و گفت: بیا تا ببوسمت تنها از تو خداحافظی نکرده بودم و بعد از چند دقیقه دیدار با وی به دیدار معبودش شتافت.

منبع: اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده